نتایج جستجو برای عبارت :

آغوش کعبه

خواجه عبدالله انصاری :
بدان که خدای تعالی در ظاهر، کعبه ای بنا کرده که او از سنگ و گل است و
 در باطن کعبه ای ساخته که از جان و دل است. آن کعبه ساخته ابراهیم خلیل است و این کعبه بنا کرده ربّ جلیل است. آن کعبه منظور نظر مؤمنان است و این کعبه نظرگاه خداوند منان . آنجا چاه زمزم است و اینجا آه دمادم. آنجا مروه و عرفات است و اینجا محل نور ذات.
آغوش کعبه برولایت بازگشته/ازسوی حق آن موسم اعجاز گشته/حیدر رسیده شیعیان شادی نمایید/فصل عنایت درجهان آغازگشته/مولاعلی آمد قدوم اومبارک/بر عاشقانش موعد پروازگشته/الگوی خوب آفرینش ازره آمد/ایمان وارزش باولایت نازگشته/باشدولی الله و آن قرآن ناطق/اوج فضیلتهای او یک رازگشته/شدساقی کوثر به دنیا جاودانه/دربین رهپویان حق تکتازگشته/صاحب زمان خشنودمیلاد شریفش/حب ولایت شیعه رادمسازگشته/
شکاف آیا دلیلش چیست وقتی خانه در داردکسی باید که از این راز کعبه پرده بردارد
.
به دنبال چه می گردند گرد کعبه حاجی هابه غیر از آن شکاف حیدری چیزی مگر دارد ؟
.
علی را هر کسی دیده است گویا کعبه را دیدهشکافی کعبه دارد که علی بر تیغ و سر دارد
.
لباس کعبه را هر سال گیرم نو کنند امالباس نو به زخم کهنه ی او کی اثر دارد ؟
.
دهان کعبه را با نقره پر کردند ، می دانندکه از اسرار صاحبخانه و مهمان خبر دارد
.
من از جهل عرب حیران که شق الکعبه را دیدهو از پیغمبر خود خوا
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیرم دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
تو دریایی ! نه، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم مورِ آیات عظام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر الاوصیا، عالی اعلایی
«امامُ الانْسِ و الجِنَّه»، امامی
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیرم دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
تو دریایی ! نه، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم مورِ آیات عظام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر الاوصیا، عالی اعلایی
«امامُ الانْسِ و الجِنَّه»، امامی
میگویند کعبه هم تعطیل شد و خدا معجزه‌ای نکردآری در طول تاریخ اتفاقات ناگواری برای کعبه افتاد، ولی خدا کاری نکردبنی‌امیه با منجنیق کعبه را به آتش کشاند، ولی خدا کاری نکردبارها سیل آمد و خانه کعبه ویران شد، ولی بازهم خدا کاری نکردحجاج‌‌یوسف خانه خدارا ویران کرد، ولی معجزه‌ای نشداصلا اینطور بگویم، خدا بنا ندارد معجزه‌اش را برای هراتفاقی خرج کند و دائم معجزه کند. اصلا دائم معجزه کردن که دیگر اسمش معجزه نیست.
یکبار در طول تاریخ اتفاق افتاد
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیری دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
نمی گویم کرامت را تویی معنا
کرامت از تو دارد آبرویش را
تو دریایی ! نه ، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم گوشه ای از احتشام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر
اعترافات علمای اهل سنت عمری به ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه (۴)
۴- خنجی اصفهانی
فضل الله بن روزبهان خنجی اصفهانی شافعی یکی از علمای متعصب اهل سنت عمری و دشمنان تشیع در مورد ولادت حضرت امیر المومنین علیه السلام در کعبه چنین می‌نویسد:
آن حضرت زائیده از مادر در حرم در اندرون محلی که آن را حطیم گویند و آن میان حجر الاسود و در کعبه است، و رکن رکین که حجرالاسود است. و این اشارت است به ولادت آن حضرت در حرم کعبه؛ چنانچه در اخبار آمده است از
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیری دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
نمی گویم کرامت را تویی معنا
کرامت از تو دارد آبرویش را
تو دریایی ! نه ، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم گوشه ای از احتشام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر
من مسلمانمقبله ام ،یک گل سرخجانمازم ،چشمه
مُهرم نوردشت ،سجاده منمن وضو با تپش پنجره‌ها می‌گیرمدر نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیفسنگ از پشت نمازم پیداستهمه ذرات نمازم، متبلور شده است
من نمازم را وقتی می‌خوانم که اذانش را باد، گفته باشد سر گلدسته سرومن نمازم را پی "تکبیره الاحرام" علف می‌خوانمپی "قد قامت" موجکعبه ام بر لب آبکعبه ام زیر اقاقی هاستکعبه ام مثل نسیم، می‌رود باغ به باغ، می‌رود شهر به شهر"حجر الاسود" من، روشنی باغچه است
امروز بیستم ذی الحجه است.
من و تو الان در شهر مکه کنار کعبه هستیم . بیست روز دیگر تا ظهور باقی مانده است . امام زمان روز دهم محرم کنار کعبه ظهور میکند.
نگاه کن ! ببین که کعبه چقدر زیبا ، جلوه نمایی می کند !
آیا موافقی با هم گرد کعبه بنماییم؟
به راستی چرا مسجد الحرام این قدر خلوت است ؟!
شنیده بودم خانه خدا بسیار شلوغ است و هیچ وقت دور خانه خدا خلوت نمیشود.
چرا امروز این جا اینقدر خلوت است ؟
آیا عشق و علاقه مردم به کعبه کم شده است ؟
مکه محرم حرم امن خدا
اعترافات علمای اهل سنت عمری به ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه (۵)
۵- ابراهیم بن محمد جوینی
جوینی از علمای اهل سنت عمری پیرامون ولادت حضرت امیر المومنین علیه السلام در کعبه می‌نویسد:
۳۵۴- روی أنها لما ضربها المخاض اشتد وجعها فأدخلها أبوطالب الکعبة بعد العتمة فولدت فیها علی وقیل لم یولد فی الکعبة إلا علی.
و روایت شده هنگامی که وقت وضع حمل او رسید و دردش شدت یافت، ابو طالب او را اول شب وارد بر کعبه کرد و علی در آن خانه به دنیا آمد. و گفته
آغوش ام اس چگونه دردی است؟
شما ممکن است این درد را در زیر قفسه سینه خود و یا در هر نقطه بین گردن و کمر خود احساس کنید. آغوشMS می تواند کسل کننده و دردناک، تیز، یا سوزشی باشد و معمولا از چند ثانیه تا چند ساعت و در موارد نادر، چند روز طول می کشد.
آغوش در حالیکه می تواند منبع آرامش و امنیت باشد وقتهایی هم می تواند ناشی از رنج و درد باشد و “آغوش ms” این منظور را بیان می کند.
اگر شما مبتلا به بیماری MS باشید ممکن است یک گروه از درد را در اطراف نیم تنه خود ا
من مسلمانمقبله ام ،یک گل سرخجانمازم ،چشمه
مُهرم نوردشت ،سجاده منمن وضو با تپش پنجره‌ها می‌گیرمدر نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیفسنگ از پشت نمازم پیداستهمه ذرات نمازم، متبلور شده است
من نمازم را وقتی می‌خوانم که اذانش را باد، گفته باشد سر گلدسته سرومن نمازم را پی "تکبیره الاحرام" علف می‌خوانمپی "قد قامت" موجکعبه ام بر لب آبکعبه ام زیر اقاقی هاستکعبه ام مثل نسیم، می‌رود باغ به باغ، می‌رود شهر به شهر"حجر الاسود" من، روشنی باغچه است
مادر مثل هوا می مونه، دائم در هوای محبت خالصانه و بدون توقعش نفس کشیدی، گاهی حتی از همه بیشتر بهش اعتماد داری بدون اینکه بفهمی و بدانی...
اونقدر در این هوایی که گاهی ممکنه فراموشش کنی، تا اینکه نفست تنگ بشه از مدتی دریافت نکردنش...
اگر به عقب برگردم، حددداقل تواضعم در برابرت هزار چندان میشه مادرم...

+شاید شبیه ترین آغوش به آغوش خدا بعد از آغوش رسول الله و امام زمان، آغوش مادر باشه...
نقل است که شیخ گفت: وقتی در بادیه می‌رفتم مجرد پیرزنی دیدم که می‌آمد. عصابه‌ای بر سر بسته و عصایی در دست گرفته. گفتم مگر از قافله باز مانده است! دست به جیب بردم و چیزی به وی دادم که: «ساختگی کن تا از مقصود بازنمانی.»
پیرزن انگشت تعجب در دندان گرفت و دست در هوا کرد و مشتی زر بگرفت و گفت: «تو از جیب می‌گیری؟ من از غیب می‌گیرم.»
این بگفت و ناپدید شد. من در حیرت آن می‌رفتم تا به عرفات رسیدم. چون به طواف گاه شدم، کعبه را دیدم گرد یکی طواف می‌کرد. آنجا
نماز باید به سوی قبله باشد . قبله ی ما کعبه ی مقدس است . گر چه خدا در طرف خاصی نیست که به او رو کنیم چرا که در هر طرف رو کنیم خدا انجاست . اما برای گرامیداشت خاطره ی ابراهیم , بنیانگذار خانه ی توحید . هم برای هماهنگی و نظم عبادت کنندگان , و اسرار دیگر , ماموریم که قبله ی نمازمان را کعبه قرار دهیم 
از این رو امت اسلام.نماز و دعا و ذبح حیوان و خواب و خوراک را به سوی قبله انجام می دهد . 
 
اعترافات علمای اهل سنت عمری به ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه (۱)
اعتراف حاکم نیشابوری به تواتر روایات ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه
حاکم نیشابوری از بزرگ‌ترین علما و محدثین اهل سنت عمری می‌نویسد:
فَقَدْ تَوَاتَرَتِ الْأَخْبَارِ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ وَلَدَتْ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ كَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ فِی جَوْفِ الْكَعْبَةِ.
به تواتر رسیده است که فاطمه بنت اسد، امیر المومن
جشن میلادعلی مشکل گشای عالم است/شادمان چون خالق اوبا نبی خاتم است/حضرت او افتخار اهل بیت مصطفی/بهراوجوشان به مکه چشمه های زمزم است/بازشد آغوش کعبه مادر حیدررسید/مرتضی آن حجت حق باولایت همدم است/آمده قرآن ناطق سیزده ماه رجب/اسوه ناب پرستش سوی دلهامرهم است/باطلوع روزگارش میرودشر و بدی/بهرشیطان ستمگر روز درد و ماتم است/آسمانهانورباران گشته میلاد علی/برهدایت عشق مولا آیه های محکم است/افتخارهرمسلمان در ولایت محوری است/دست حیدر روز محشرپر عطا
راهی برای تنفس کعبهبه مناسبت تولد قهرمانان کربلا1. عن النبی (صلی الله علیه و آله): #«حُسَیْنٌ‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْ‏ حُسَیْن»‏   حسین از من است و من از حسین۲. صحبت از مردی بود که بیشتر عمرش را در زندان گذارنده بود بطوری که از بدو تولد تا سن پنجاه سالگی 30 درصد بیرون از زندان و 70درصد بقیه در زندان بسر برده بود، حال به چه دلیل کاری ندارم.این داستان شبیه داستان خانه کعبه است، چنانکه با بررسی احوال این خانه از موقعی که به دست حضرت آدم علیه السلام
روزهای عجیبی رو داریم پشت سر میذاریم
مساجد خالی , دور کعبه خالی, حرم ائمه سوت و کور
همه توی خونه ها حبس شدن 
منتظر یک اتفاقن
یه معجزه 
که دوباره زندگیشونو برگردونه به روالِ عادی...
چقد در ناباوری یکی یکی خبر از دنیا رفتنِ افراد آشنا و غریبه توی اینستا و خبرگزاری ها میپیچه ...
 
داشتم میخوندم که نوشته بود:
شهادت در حلب سوریه 
توسط اصابت موشک کرونت 
 
شهدا خیلی کارشونو خوب بلد بودن 
میدونستن این عمر بالاخره تموم میشه 
به قول حضرت آقا روغن ریخته رو
مرا محکم در آغوش بگیر ...
این روزها بیش از هر وقت دیگر احساس شکستن دارم...
....
راه علاج ندارد...
دلی که بدجور هوایت دیوانه اش کرده ...
جز زنجیر بازوهات ...
....
تو دور و من دور تر ‌...
و هر دو خسته از روزگار ...
کاش .‌‌..
کاش ...
صبحم با تو بخیر میشد !
.....
دلم تنگ است ...
 
باسمه تعالی
اماکن مقدس
مسجد الحرام
غزل۳
مسجد الاعظم که باشد قبله گاه مسلمین
پس بود بالاترین خشکی عالم در زمین
آن بود واقع درون شهر مکه در حجاز
نیست آسیب و خطر بر مردم و هم زائرین
کعبه باشد در میان مسجد و بین قلوب
می درخشد خانه ی الله مانند نگین
مشرکان محروم باشند از زیارت در حرم
اولین مسجد بود بیت خدا روی زمین
کعبه بنیانش ز آدم بود از روز نخست
می کند ترمیم آنرا ، صاحب نور مبین
خانه را از نو بنا کردند ابراهیم و پور
قبل بعثت می کند ترمیم احمد همچن
یکی بود یکی نبود قرار شد یک مرد متولد شود. کجا؟ کی؟ 
درد زایمان شروع شد زنی به سمت خانه ی مکعبی سیاه رنگ حرکت کرد ناگهان گوشه خانه ترک خورد و به آن زن تعاریفی کرد. بیا داخل!نترس؟؟!! آن زن وارد شد بعد از مدتی زنی بیرون آمد و پسری در آغوش داشت که از چهره او مهربانی و شجاعت می بارید. 
او کی بود؟ او علی بود علی ابن ابیطالب. پسر فاطمه بنت اسد 
او در خانه کعبه متولد شد...
۱۳ رجب 
و او متولد شد تا روزی خودش پدر شود.
نه... نه... او می خواهد پدر همه امت شود!!! کدوم
به تو که فکر می کردم جهان به هم می ریخت منطق وجود نداشت و مردم آدمک هایی بودند در حال حرکت، جاده ها ساخته شده بودند تا مرا به تو برسانند، ابرها انتظار می کشیدند در لحظه ی موعود ببارند، دست ها و سازها تلاش می کردند احساسم را بنوازند، پاهایم می دویدند برای وصالت، چشم هایم می چرخیدند دنیا را، برای تماشا کردنت و دست هایم... دست هایم و آغوش تو... همه چیز به کنار فقط آغوش تو.
-آغوش گرمم رو پذیرا باش، تولدت مبارک!+مرسیی[با ذوق!][بغل و اینا!]-دیگه پول نداشتم خب، فقط آغوش گرم داشتم!!+همین آغوش کلی از پول بهتره!نتیجه اخلاقیم نداره، خودتون نتیجه بگیرید!
سر کلاس بحث شد که خانم فلانی قراره پدرمونو دربیاره، یهو معصومه با یه لحن خیلی جالب و مخصوص به خودش گفت "اونایی که پدر ندارن چی‌شونو می‌خواد در بیاره؟!"
#شعر_مهدوی

عید هجــده آفتـاب نـوک نی
کرده نوک نی چهل معراج طی
عید طاهـا عید فرقان عید نور
عید قرص مـاه در خاک تنور
عید عزت عیـد مجد و افتخار
عید مردان بـــزرگ انتظـار
آی مهدی دوستـان! عید شمـاست
این شعاع حسن خورشید شماست
آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش
حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش
وعده فیض حضور آید به گوش
مـژده روز ظهـور آیـد به گوش
تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را
کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را
می کشد چون شیر حق از دل خروش
می رســد از کعبــه آوایش بـه
مولود کعبه عشق   در کعبه  به پا  گشت ، خدا می داندمولِد   شیر  خدا   گشت ، خدا  می دانددر شب حادثه  در جای پیمبر  خوابیدهجرت  دوست  روا  گشت ، خدا می داندفاطمه کفو علی بود ، چنان  دسته گلیاز چه  قبرش  به خفا گشت  ،خدا می داندیُطعمون است سه شب خاطره ی افطارشسفره   لبریز  صفا   گشت ، خدا می دانددست پرورده ی دامان رسول است علیراه  او  جمله ،  وفا  گشت ،  خدا  می داندعلم در سینه ی  دریایی او مخفی  ماندنکته  در  نکته  چها  گشت،   خدا می داندبار ها
بسان رویایی شگرف در آغوش میگیرمت میچرخم و از این توهم محض دیوانه وارمیخندم ...
کلمات دچار دلهره میشوند و من دستپاچه میشوم که چطور این بزم را توصیف کنم ...
مادرانه ای دستچین خیال....
من و رویای کودکی که در قلبم جوانه زده و نمیدانم به آغوش میرسد یا نه!


آدنا
سلام ماه قشنگم :)
از روز بیست و یکم برایت می نویسم...
ماه مهمانی جانانم... این روزها بیشتر از هر روز دیگری به مرگ فکر می کنم، به آغوش یار...اینطور فکر میکنم که مرگ زیباست، قدرت خاصی دارد، مشتاقش میشوم، دلم میخواهد خیلی خوب زندگی کنم و بعد با عشق به آغوش مرگ بروم، آری مرگ زیباست :) 
از وقتی راهنمایی میرفتیم و مشکلات احساسی باید توی مدرسه روی میز پینگ پنگ ، موقع خوردن نون پنیر خیار ، با درد و دل کردن حل میشد ، من نقش آغوش رو داشتم . یعنی همونطور که سعی میکردم یجوری زورکی صبحونه مو تموم کنم که ظهر با مامانم درگیر نشم ، گوشام یا خودم رو هم آغوش میکردم واسه حرف های دوستم که داشت برام از مشکلاتش میگفت . تو دبیرستان کم کم آغوش کلامی پیدا کردم . یعنی حتی اگه توی دلم فکر میکردم چقد شرایط دوستم سخته سعی میکردم جوری حرف بزنم که طرف ام
روزگارم بد نیست.
تکه نانی دارم...خرده هوشی...سر سوزن ذوقی.
مادری دارم بهتر از برگ درخت.
دوستانی بهتر از آب روان
وخدایی که در این نزدیکیست:
لای این شب بو ها...پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب...روی قانون گیاه
من مسلمانم .قبله ام یک گل سرخ.
جانمازم جشمه. مهرم نور
دشت سجاده من
من وضو با تپش پنجره ها میگیرم
در نمازم جریان دارد ماه .جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست
همه ذرات نمازم متبلور شده است.
من نمازم را وقتی می خوانم
که اذانش را باد.گفته باشد سر گلدست
نمیدانم چگونه است که لحظات بی تو اینقدر آهسته میروند، اما چون که هستی این قدر شتاب میگیرند. 
نمیدانم شاید آنها هم به انتظار نشسته‌اند و چون تو یا نسیمت آیی و آید تندتر میتپند. شاید در آغوش آنها هم،
قلبی هست که خیال آمدنت ضرباهنگ‌شان بالا می‌یرد. شاید آنها هم تا بحال در آغوش تو 
جای گرفته باشند و آهنگ تندشان آرام گرفته باشد. شتاب‌شان آرام گیرد و در بی‌نهایتت غوطه‌ور شوند.
در حضور تو انگار ثانیه‌ها هم طعم بی‌نهایت شدن را می‌چشند. بی‌نها
«لَقَدْ صَدَقَ اللّهُ رَسُوْلَهُ الرُؤْیَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلَنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ اِنْ شَاءَ اللّه.» همه می‌گویند که: «در کعبه درآییم.» و بعضی می‌گویند که: «ان شاءاللهّ درآییم.» این‌ها که استثنا می‌کنند، عاشقان‌اند. زیرا که عاشق خود را بر کار و مختار نبیند. بر کار معشوق را داند. پس می‌گوید که اگر معشوق خواهد در آییم. اکنون مسجدالحرام پیش اهل ظاهر آن کعبه است که خلق می‌روند، و پیش عاشقان و خاصان مسجدالحرام وصال حق‌ است. پس می
بهرمیلادولایت کعبه رویش وا شده/شادمان درمقدم اوحضرت یکتاشده/فاطمه بنت اسدرا میزبانی کرده است/باعلی این خانه حق بازهم زیباشده/بهر ایزد بندگی را هست استادی بزرگ/اسوه خوب پرستش حضرت مولا شده/مصطفی را جانفشان و جانشینش حیدراست/همسرو همراه مولاحضرت زهراشده/اوپدر بهرامامت تاظهور مهدی است/شیعه تاروزقیامت عاشق آقا شده/مرتضی مشکل گشای اهل عالم میشود/عشق شیعه قطره قطره وصل بردریاشده/حضرتش آتشفشان خیروخوبی درجهان/رحمت مولافراوان ازبردنیاشده/سا
پتوی گرم ابرها تمام شهر را در آغوش کشیده. به دور دست‌ها که می‌نگرم، هیچ چیز نمی‌بینم، جز تودهٔ سیمابگونی که گویی تا بی‌نهایت ادامه دارد. یک‌جور عدم که دلم می‌خواهد در آن حل شوم و تمام این لاوجود را در آغوش بگیرم.
اما هرچه جلوتر می‌روم هستی بیشتر توی چشم و چالم فرو می‌رود. زمین، درختان، ماشین‌ها، دیوارها، آدم‌ها، آدم‌ها، آدم‌ها... و همهٔ ما محکومیم به بودن.
ای صدایم همه با موج تو تنظیم شده
دوستت دارم و ماه شبِ هستیم شده
روزگار من از آن روز که تو آمده ای
با نگاه های مه آلود تو تقویم شده
من که محکوم به جرم تو شدم باز  ولی
جرم زیبایی ات آیا به تو تفهیم شده؟
دور از آغوش تو دلتنگ ترینم آری
پهلوانی که به آغوش تو تسلیم شده
بی تو با هرچه که باشد همه محکوم شدم
مثل مظلوم ترین کشور تحریم شده
نه فقط این غزل تازه سید ، بلکه  
دفتر عاشقی من به تو تقدیم شده
عارفان بیشتر از آنکه به شریعت بپردازند با طریقت سر و کار دارند. یعنی معتقدند برای رسیدن به وصال حضرت حق حتما نیاز نیست تا مسلمانی خشک و بدون انعطاف باشی، همین که طریقت زندگی را بدانی برای معشوق یا همان حضرت حق کافی است. نیاز نیست تا تمام واجبات و‌مستحبات را بجا بیاوری،‌همین که واجبات را سبک‌نشماری و بجای ادای مستحبات به خدمت خلق بپردازی، جامعه ای که در آن زندگی میکنی را اصلاح کنی برای قرابت به خدای متعال راه زیادی را پیموده ای. 
به قولی: 
ع
کاش آغوشت عضوی از تنم بود 

مثلا آغوشت پاهایم بود 

که بی آن قدم از قدم برنمیداشتم 

یا دست هایم بود 

که هرجا میرفتم در آغوش تو میرفتم 

در آغوش تو به خواب میرفتم 

در آغوش تو به بیداری می آمدم... 

یا مثلا آغوشت چشم هایم بود 

که این جهان تاریک و خالی را آبی آسمانی میدیدم... 

خوب بود آغوشت پشتم بود 

که بال در می آوردم مدام 

اما کاش آغوشت قلبم بود 

نبودش... . 





حسنا میرصنم
مراسم تکریم و معارفه مدیریت حوزه علمیه مولود کعبه شهرستان جاسک با حضور حجت الاسلام والمسلمین حقیقی مدیر کل حوزه های علمیه استان و همچنین امام جمعه شهرستان و جمعی از مسئولان شهرستانی انجام شد.
 
در این مراسم از خدمات سه ساله حجت الاسلام والمسلمین عباس ذاکری تشکر و حجت الاسلام والمسلمین موسی شمس الدینی به عنوان مدیر جدید حوزه علمیه مولود کعبه شهرستان جاسک آنجام شد.
 
" هیچ وقت نمی‌فهمی کی آخرین باره، کی آخرین دفعه‌ایه که داری در آغوش میگیریش، بغلش می‌کنی، فشارش میدی، عطرش رو بو می‌کنی و …. لحظه‌ای که متوجه می‌شی آخرین بار رو هم از دست دادی، لحظه‌ای که متوجه می‌شی دیگه نمی‌تونی دوباره تو آغوشت بگیریش. اون لحظه، لحظه "حسرت آغوش آخر"ه. لحظه‌ای که حسرت می‌خوری از اینکه آغوش آخر رو خاطره نکردی، ساده از کنارش گذشتی و مثل همهٔ دفعات به آغوش کشیدی‌ش."
 
آغوش آخر می‌تونه صبح موقع خدافظی برای رفتن به کار با
ی کربلا! ای کعبه ی عشق و امیدمبعد از جدایی ها به دیدارت رسیدم
ای کربلا آغوش بگشا، زینب آمدمن زینبم کز رنج دوری ها خمیدم
هر روز دیدم کربلای تازه ای را‎ای کربلا! تا بر سر کویت رسیدم
منزل به منزل، داغ بر داغم فزون شد‎جان کَنده ام تا رَخت در این جا کشیدم
از بهر انجام رسالت، زنده ماندم‎گر زنده ام من، زنده ی هر دم شهیدم
ای کاروان سالار زینب، دیده بگشا‎تا گویمت با دیده ی گریان، چه دیدم
با آن که با دستت، به قلبم صبر دادیچندان! که در هر جا شهامت آفریدم
                                                          خواندن سوره قدر باعث برکت می شود((167)) .
بسم الله الرحمن الرحیم
الله قریش را بر قبائل دیگر به هفت چیز تفضیل داده 1. سید عالم را ایشان گردانید.2. نبوت را در میان
ایشان وضع کرد .3.ایشان را نگهبان کعبه ساخت.4.نصرت و سقایت ( جای آب دادن ) حاجیان را به
ایشان واگذارد .5. آنان را بر اصحاب فیل ظفر داد .6. سوره قریش رابه ایشان داد که دیگران را در آن
شریک نکرد
هرکه این سوره را بخواد حقتعالی اورا در روز
جانانِ من، الان که برایت مینویسم، بیشتر از هرکسی دلتنگ خودم شده ام، خودِ واقعی ام که عاشق زندگی کردن است،خود واقعی ام که خوب بلد است عشق بورزد، میدانی جانانِ من خود واقعی ام را عجیب دوست دارم،مرا به آغوش بگیر تا باهم خود واقعی ام را پیدا کنیم، 
مرا در آغوش بگیر و برایم قصه ی دختری را تعریف کن که خیلی دوستش داری، مرا آرام کن...جانانِ من...
 
ای کربلا! ای کعبه ی عشق و امیدمبعد از جدایی ها به دیدارت رسیدم
ای کربلا آغوش بگشا، زینب آمدمن زینبم کز رنج دوری ها خمیدم
هر روز دیدم کربلای تازه ای را‎ای کربلا! تا بر سر کویت رسیدم
منزل به منزل، داغ بر داغم فزون شد‎جان کَنده ام تا رَخت در این جا کشیدم
از بهر انجام رسالت، زنده ماندم‎گر زنده ام من، زنده ی هر دم شهیدم
ای کاروان سالار زینب، دیده بگشا‎تا گویمت با دیده ی گریان، چه دیدم
با آن که با دستت، به قلبم صبر دادیچندان! که در هر جا شهامت آفرید
تنها پادتن تنهایی،در آغوش گرفتن تنهایی است.تنها پادتن ترسدر آغوش گرفتن ترس است.و تنها راه رهایی از رنج،روبرو شدن با آن و پذیرفتن آن.تا زمانی که از عمیق‌ترین دردهایت فرار کنی،التیام نخواهی یافت...دنیا جای رنج است اما جای رنجیدن نیست و امید بدون خوش‌بینی تنها راه زنده ماندن در این سیاره است..
 نخستین پناهگاهی که آفریدگار جهان ، پیش از آفرینش جهانیان ، برای انسانها ، به عنوان کانون هدایت و منبع کرامت قرار داده کعبه مکرمه در مکه معظمه است ، چنانکه منطق وحی به صراحت بر آن دلالت دارد :
ان اَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ ، لَلَّذی بِبَکَّهَ مُبارَکاً وَ هُدًی لِلْعالَمینَ
نخستین خانه ای که برای انسانها وضع شده ، همانا خانه ایست در مکّه ، که مبارک و هدایت است برای جهانیان 
ارکان کعبه به دست آدم صفیّ الله , نوح نبیّ الله و ابراهیم خلیل ا
بغل کردن کودکان از بدو تولد یکی از مهم‌ترین نیازهای عاطفی و روانی کودکان است. در واقع کودک در هنگام تولد وارد دنیای بیگانه‌ای می‌شود و هنگامی که در آغوش مادر قرار می‌گیرد به نوعی امنیت و آرامش به او بازمی‌گردد. در آغوش گرفتن کودک باعث ایجاد پیوند عاطفی عمیق میان مادر و کودک می‌شود که این مسئله از بسیاری استرس‌ها، اضطراب‌ها، رفتارهای نابهنجار و اختلالات روانی در بزرگسالی جلوگیری می‌کند. در نتیجه شناخت فواید و تاثیرات در آغوش گرفتن کو
بیست و چهار)
ابراهیم وار زندگی کن،و در عصر خویش،معمار کعبهء ایمان باش،قوم خویش را از
مرداب زندگی راکد و حیات مرده و آرام خواب و ذلت جور و ظلمت جهل،به حرکت
آر،جهت بخش،به حج خوان،به طواف آر.
بیست و پنج) طواف،انسان است،خودباختهء حقیقت؛و سعی،بشر است،خودساختهء واقعیت؛طواف،انسان متعال؛و سعی،انسان مقتدر.
بیست و شش)
و حج،جمع ضدین!حل تضادی که بشریت را در طول تاریخ گرفتار کرده
است:ماتریالیسم یا ایده آلیسم؟عقل یا اشراق؟دنیا یا آخرت؟برخورداری ی
و آغوش است درمانِ دلی که گاه میگیرد!♥️پناه اخرِ قلبم تویی هرگاه میگیرد!♥️
 
به سمت تو کجا کی باز راهی شد دلِ تنگم؟!که از بغضِ دلم گاهی دلِ این راه میگیرد!
 
تو زیبایی و دلبر هم، تو را من ماه میگویم!برای این منِ بی کس، دل آن ماه می‌گیرد؟!(گفت: میگیرد!)
 
ولی هرجا که میگیرد دلت ای ماهِ قلب من!الهی من فدای تو که دل بیگاه میگیرد!♥️
 
کجا باید بگردم من به سمت بویی از مویت!♥️که باران عطر مویت را به خود دلخواه میگیرد!♥️
 
بغل کن چون جهان دیگر برایم جا
تا مرا در گناه دید حسین(ع)زودتر از همه دوید حسین(ع)
 
باید از او فقط شنید خداباید از ما فقط شنید حسین(ع)
 
گل مردم به ما چه مربوط استگل ما را که آفرید حسین(ع)
 
در ازای دو قطره خون گلوشاز خدا خلق را خرید حسین(ع)
 
حج نرفتیم کربلا رفتیمکعبه را سمت ما کشید حسین(ع)
 
کعبه هم در طواف می گویدلک لبیک یا شهید حسین(ع)
 
آنقدر داد زد ته گودالتا به داد همه رسید حسین(ع)
 
نیزه‌ها هر کدام طعمی داشتهمه را یک به یک چشید حسین(ع)
اعترافات علمای اهل سنت عمری به ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه (۲-۳)
۳-۲- آلوسی و عبد الباقی عمری افندی
آلوسی عالم بزرگ اهل سنت عمری در شرح اشعار عینیة عبد الباقی عمری افندی شاعر بزرگ اهل سنت عمری و از نوادگان عمر بن خطاب غاصب دوم، شرحی نوشته است که نام کتاب او سرح الخریدة الغیبیة فی شرح القصیدة العینیة نام دارد که شعر افندی را در آن چنین نقل می‌کند:
أنت العلیُ اَلّذی فَوقَ الْعُلَی رُفِعا
تو آن علی بلند مرتبه‌ای هستی که جایگاه تو از
چه لذت بخش است احساس گرمای آغوش خدا ...
درست لحظه ای که همه دانسته هایت، دوس داشتنی هایت، اصلا همه داشته هایت را کناری می گذاری و از عمق جان، ندای "الهی و ربی من لی غیرک" سر می دهی ...

تبریک نوشت: عید دیروز و امروزتون خیلی خیلی مبارک
دعا نوشت: آغوش گرم خدا نصیب هممون
ایا حسین بن علی علیه السلام برای فسق حاکم (یزید) سر و سرباز و سردار خود را فدا کرد؟
پس چرا امام سجاد و امام باقر دربرابر ظلم امویان سکوت کردند مگر نبود عبدالملک مروان که سوگند میخورد من شراب میخورم وهرکس مرا به تقوا دعوت کند او را گردن میزنم؟مگر نبود که هشام اموی کعبه را قرق میکرد و با کنیزکان خود روی سقف کعبه گناه میکرد؟
و مگر نبود مهدی عباسی که گاهی به زبان شعر میگفت:یعقوب وسخنان او را رها کن و با شراب گوارا دمساز باش(منظور یعقوب بن داود وزیر
از بایزید بسطامی نقل است که : 
مردی در راه پیش من آمد و گفت : 
کجا می روی ؟ 
گفتم : 
به حج می روم 
گفت : 
چه داری ؟ 
گفتم : 
دویست درهم دارم 
گفت : 
بیا و این دویست درهم را به من بده که صاحب عیالم و هفت بار گرد من در گرد که حج من این است . من نیز چنان کردم و باز گشتم .
- طواف به دور کعبه یعنی چه ؟ 
خداوند می خواهد که مردم را با دستور خود به طواف دور کعبه بیازماید .یعنی در آن ها حالت آمادگی روحی به اعتلائی را که ناشی از گرایش به خدا بوسیله انجام دستور خدا اس
امیر المومنین علیه السلام به منزله کعبه است !!! (به روایت اهل تسنن)
ابن اثیر جزری از علمای بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:
أَنْبَأَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ الْقَاهِرِ، أَنْبَأَنا أَبُو غَالِبٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْبَاقِلانِیُّ، إِجَازَةً أَنْبَأَنَا أَبُو عَلِیِّ بْنُ شَاذَانَ، أَنْبَأَنَا عَبْدُ الْبَاقِی بْنُ قَانِعٍ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِیَّا الْغِلابِیُّ حَدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ بَكَّار
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی
دراسلام عمری
کعبه بدستور امیراهل سقیفه یزید
به آتش کشیده شد
و ناموس اصحاب پیامبر در مدینه بر سپاهیان یزید حلال شد و نطفه های زنا بسته شد در کنار مرقد پیامبر،با بی ایمانی تمام  اسب بستند
هیچ گروهی مانند مسلمانان عمری به اصحاب پیامبر رحمت بی احترامی نکردند و آنها را به شهادت نرساندند
سرگذشت اصحاب پیامبر را در حکومت ابابکر و عمر و عثمان بخوانید
 
راز ولادت علی علیه السلام در درون کعبه
در سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل، حادثه بس عجیبی رخ داد که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است، و آن حادثه، به دنیا آمدن نوزادی است در درون خانه کعبه که به نام علی علیه السلام اسم گذاری شد.

ادامه مطلب
#شعر_مهدوی

عید هجــده آفتـاب نـوک نی
کرده نوک نی چهل معراج طی
عید طاهـا عید فرقان عید نور
عید قرص مـاه در خاک تنور
عید عزت عیـد مجد و افتخار
عید مردان بـــزرگ انتظـار
آی مهدی دوستـان! عید شمـاست
این شعاع حسن خورشید شماست
آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش
حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش
وعده فیض حضور آید به گوش
مـژده روز ظهـور آیـد به گوش
تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را
کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را
می کشد چون شیر حق از دل خروش
می رســد از کعبــه آوایش بـه
#شعر_مهدوی

عید هجــده آفتـاب نـوک نی
کرده نوک نی چهل معراج طی
عید طاهـا عید فرقان عید نور
عید قرص مـاه در خاک تنور
عید عزت عیـد مجد و افتخار
عید مردان بـــزرگ انتظـار
آی مهدی دوستـان! عید شمـاست
این شعاع حسن خورشید شماست
آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش
حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش
وعده فیض حضور آید به گوش
مـژده روز ظهـور آیـد به گوش
تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را
کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را
می کشد چون شیر حق از دل خروش
می رســد از کعبــه آوایش بـه
#شعر_مهدوی

عید هجــده آفتـاب نـوک نی
کرده نوک نی چهل معراج طی
عید طاهـا عید فرقان عید نور
عید قرص مـاه در خاک تنور
عید عزت عیـد مجد و افتخار
عید مردان بـــزرگ انتظـار
آی مهدی دوستـان! عید شمـاست
این شعاع حسن خورشید شماست
آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش
حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش
وعده فیض حضور آید به گوش
مـژده روز ظهـور آیـد به گوش
تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را
کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را
می کشد چون شیر حق از دل خروش
می رســد از کعبــه آوایش بـه
هر گهی که کاکلت در آب دریا تر شود،
آب گردد قلب دریا، باز دریاتر شود.
می زند باران به رویت، روی زیبا تر شود،
روی زیبا را بشوید، باز زیباتر شود.
عشق تو شد کیمیاگر طالع و بخت مرا،
زر بگردد بی تو خاک و خاک با تو زر شود.
نوشدارو در تنم زهر است بی لبهای نوش،
نیش گردد نوشها و بوس هها نشتر شود.
رفته از آغوش تو، افتاده بر آغوش غم،
بخت گنگ و ذوق کور و گوش قسمت کر شود.
همقد و همسالها هستند، لیکن همزمان
نه دلی همسوز باشد، نه تنی بستر شود.
شعلة عشق زمینی کرده عمر
یه وقتا یه مریضی میاد سراغمون و ضعیفمون میکنه! اما بعدش که حالمون خوب شد میبینیم به بهانه همون مریضی لاغر شدیم و لباسایی که گوشه کمد و کشو خاک میخوردن و حسرت پوشیدنشون به دلمون بود، میشه اندازه تنمون؟
میخوام بگم گاهی‌ام غصه‌ها میان، ضعیفت میکنن، لاغرت میکنن، تا قد آغوش اونی بشی که قراره بیاد و با بودنش غصه‌هاتو بگیره!
جدا از اینکه خدا دردو داد که تو درمونم شی، ضعیفم کرد که تو قدرتم شی!
نگران من نباش!
حال من خوب باشه با توئه... بدم باشه تو خوبش
آغوشتو به غیر من به روی هیشکی وا نکن
منو از این دلخوشی و آرامشم جدا نکن
من برای با تو بودن پر عشق و خواهشم
واسه بودن کنارت تو بگو به هر کجا پر میکشم
منو تو آغوشت بگیر آغوش تو مقدسه
بوسیدنت برای من تولد یک نفسه
چشمای مهربون تو منو به آتیش میکشه
نوازش دستای تو عادته ترکم نمیشه
فقط تو آغوش خودم دغدغه هاتو جابذار
به پای عشق من بمون هیچ کسو جای من نیار
مهر لباتو روی تن و روی لب کسی نزن
فقط به من بوسه بزن به روح و جسم و تن من
برگزاری آزمون و مصاحبه از طلاب جدید الورود حوزه علمیه مولود کعبه شهرستان جاسک دیروز دوشنبه 3 تبرماه ماه سال 98 برگزار شد.
در این دوره پیش از 30 نفر شرکت کردند، اکثر داوطلبان شرکت کننده از روستای های شهرستان بشاگرد هستند قرار است طلاب پذیرش شده بعد از شرکت در دوره تثبیتی  از 2 شهریور با آغاز سال تحصیلی حوزه علمیه مولود کعبه مشغول به تحصیل شوند.
امشب عالم غرق در شور و ضیایی باشدامشب احمد بانی ما، عین الیقینی باشدامشب از عرش الهی، از همان کعبه نورعلی «ع» آمد که بهشت مژده نامش باشدبهترین خلق خلایق، امشب از نزد خداروح عرفان و صفا و مهر و ایمان باشدروز، روز پدر است و شب شده ماه و عسلعشق آن است که علی «ع» الگوی عالم باشدامشب هر آیه ی قران بوی ﷲ داردامشب هر آینه در مهر علی«ع» جا داردامشب و هر شب دیگر، گویم از نزد رسولعلی «ع» آمد که علی«ع»، نغمه ی ایمان داردمن که هستم که زنم بوسه بر آن شیر خد
سال‌های زیادی از آن پاییز گذشته، اما او هنوز در آغوش من خواب است. یک منْ جامانده کنار آن دیوار و تکان نمی‌خورد، مبادا که او از خواب بیدار شود. چه لذتی بالاتر از این است که کسی آرامش را در آغوش تو پیدا کند؛ آغوشی که پیش از این به هیچ‌کار نمی‌آمد. یک منْ هنوز به آن دیوار تکیه داده و مست عطر موهای اوست. دلم که می‌گیرد دست می‌کشم بر تن او و نفس در سینه‌ام حبس می‌شود از هیجان. یاد خاطره هیجان اولین‌بار که لمسش کردم می‌افتم. لمس ِ ممنوعه و هبوط. خد
چرا رفتی چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم نا شکیباست
چرا رفتی چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
 
خیالت گرچه عمری یار من بود
امیدت گرچه در پندار من بود
بیا امشب شرابی دیگرم ده
زمینای حقیقت ساغرم ده
چرا رفتی چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
 
چرا رفتی چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی چرا من بیقرارم
به سر سودای آ
بیست و چهار) ابراهیم وار زندگی کن،و در عصر خویش،معمار کعبهء ایمان باش،قوم خویش را از مرداب زندگی راکد و حیات مرده و آرام خواب و ذلت جور و ظلمت جهل،به حرکت آر،جهت بخش،به حج خوان،به طواف آر.
بیست و پنج) طواف،انسان است،خودباختهء حقیقت؛و سعی،بشر است،خودساختهء واقعیت؛طواف،انسان متعال؛و سعی،انسان مقتدر.
بیست و شش) و حج،جمع ضدین!حل تضادی که بشریت را در طول تاریخ گرفتار کرده است:ماتریالیسم یا ایده آلیسم؟عقل یا اشراق؟دنیا یا آخرت؟برخورداری یا زه
کتاب آن سر این جنازه را بگیرشاعر: پوریا پلیکان

کاش هیچوقت زنده نمی شدمهمه ی دلخوشی ام به این بوداز زیر خاک بلند شومزنی را در آغوش بگیرمو تنها تکه ی زیبای جهان را لمس کنم
کاش هیچوقت زنی را در آغوش نمی گرفتمتا لااقل در تخیلمتکه ای از جهان زیبا باقی می ماند
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 
http://www.nashreshani.com
به کعبه ای که خلیل خُدا بُدش بانی
همان خدا زعلی کرده است مهمانی

ز بس که بت بنهادند در دل کعبه
نهاد مرکز توحید روبه ویرانی

چو خواست مرکز توحید را کند آباد
نمود مولد آن بت شکن که می‌دانی

به پای کعبه دعا کرد چون که بنت اسد
که وضع حمل کند او به خیر و آسانی

شکاف خورد به دیوار کعبه خانه حق
که میهمان خدا داخلش شود آنی

چو دید فاطمه این امر غیر عادی را
یقین نمود که درّ اوست سرّ پنهانی

چو بود عارفه آن فاطمه به خود گفتا
که دعوتی است ز من از خدای رحمانی

چ
امشب مرا به آغوش بکش... آرامِ آرام، میخواهم در تو غرق شوم،میخواهم با تک تک نام هایت نفس بکشم، آخر معشوق تمام وقت تو بودن، نهایت زندگیست... آخر معشوق تمام وقت تو بودن نهایت بندگیست... خدایا... به تک تک نام هایت قسمت میدهم، لحظه ای به حال خودم رهایم نکن... من آرامم، در برابر ثانیه به ثانیه امتحاناتت،من تسلیمم در برابر تو خدایا... و تو برایم به اندازه تمام دنیا کافی هستی... دوستت دارم، با تمام وجود :) 
احمد فرخی حاجی آباد, [۱۱.۰۸.۱۹ ۲۳:۲۱]بنام خدا
عید قربان عید بندگی خداست , قربانی شدن و قربانی کردن استعاره ای است نمادین .
سربریدن نفس بود نه گوسفند و سالها گوسفندان را سر بردیم و در اطاعت از نفس گوسفند ماندیم .  
و سر بریده شدیم تا حاجیان از سر نفس بگذرند و بر سر بریدن گوسفندان شادمان باشند .  
حاجیا برو طواف کعبه دل کن که کعبه خود سنگ است                           که این خلیل بنا نهاد و آن خدای خلیل  .                   
عید قربان بر تمامی جها
می خوام بنویسم و نمی دونم چرا دستم به نوشتن نمیره ... یعنی نمی دونم چی بگم ... چی بگم که مبادا آرامش خیال کسی رو به هم نریزه ...
گاهی توی زندگی آدم به آرامشی می رسه که وصف ناپذیره ... مثل آرامش یه دریای عمیق ... مثل آبی آسمون ... دریا موج های ریز داره ... آسمون هم ابرهای پر و پخش داره ... ولی جنس دنیای تو از جنس آرامشه ... بذار راحت باشم و حال و هوات رو توصیف کنم ... چشم می دوزی به خط افق ... جایی که دریا و آسمون به هم وصل شدند و معلوم نیست آبی کدوم پر رنگ تره ... نفس
#عطارد
مجموعه غزل
#کاظم_بهمنی
من که دائم پای خود دل را به دریا می زنم
پیش تو پایش بیفتد قید خود را می زنم
در وجودم کعبه ای دارم که زایشگاه توست
از شکاف کعبه گاهی پرده بالا می زنم
این غبار روی لب هام از فراق بوسه نیست!
_در خیالم بوسه بر پای تو مولا می زنم!_
از درِ مسجد به جُرم کفر هم بیرون شوم
در رکوع ات می رسم، خود را گدا جا می زنم
این که روزی با تو می سنجند اعمال مرا
سخت می ترساندم، لبخند اما می زنم
من زنی را میشناسم در قیامت...بگذریم!
حرف هایی هست که
دانلود آهنگ جدید علیرضا کیا به نام آغوش
Download New Music Alireza Kia – Aghoosh
کارهای بیشتر از : علیرضا کیا

صفحه اینستاگرام آوا موزیک
کانال تلگرام آوا موزیک





دانلود آهنگ با کیفیت ۱۲۸
Download MP3 128kbps


دانلود آهنگ با کیفیت ۳۲۰
Download MP3 320kbps





00:00
یاد بگیریم از محبت دیشب پدر نگوییمدر حضور کسی که پدرش در آغوش خاک آرمیده است
یاد بگیریم از آغوش گرم مادر نگوییم در حضور کسی که مادرش را فقط در خواب میتواند ببیند 
یاد بگیریم اگر به وصال عشقمان رسیدیم، میان انبوه جمعیت کمی دستانش را آهسته تر بفشاریم،شاید امروز صبح کسی در فراق عشقش چشم گشوده باشد 
یاد بگیریم اگر روزی از خنده فرزندمان به وجد آمدیم، شکرش را در تنهاییمان به جا آوریم نه وصف خنده اش را درجمع شاید کسی در حسرتش روزها را میگذرا
عید = باز گشت
فطر = طبیعت؛ خلقت اولیه
عید فطر = بازگشت به طبیعت اولیه = بازگشت به تنظیمات کارخانه
امام علی علیه السلام:
«انّ ادنی ما للصائمین و الصائمات ان ینادیهم ملک فی آخر یوم من شهر رمضان ابشروا عباداللَّه فقد غفرلکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کیف تکونون فی ما تستأنفون»
براستی کمترین پاداش مردان و زنان روزه‌دار این است که فرشته‌ای در آخرین روز ماه رمضان آنها را ندا دهد: بشارت باد بر شما ای بندگان خدا! که گناهان سابق شما به تحقیق آمرزیده شد،
دانلود آهنگ جدید علیرضا کیا به نام آغوش
Download New Music Alireza Kia – Aghoosh
کارهای بیشتر از : علیرضا کیا

صفحه اینستاگرام آوا موزیک
کانال تلگرام آوا موزیک





دانلود آهنگ با کیفیت ۱۲۸
Download MP3 128kbps


دانلود آهنگ با کیفیت ۳۲۰
Download MP3 320kbps





00:00
خوابیدن در خیال آغوش مادر
این عکس تکان دهنده توسط یک عکاس عراقی در یک یتیم خانه گرفته شده است. این دختر کوچک هرگز مادر خود را ندیده است… بنابراین روی زمین نقشی از مادر ترسیم کرده و در آغوش آن آرام گرفته است. شکرگذار آنچه دارید باشید و قدر آنرا تا وقتی که از شما گرفته نشده است بدانید زیرا وقتی می فهمید که دیگر دیر شده است.
 
الهم عجل لولیک الفرج.آمین
 
نه رسم دیر و نه آئین کعبه میدانی
ندانمت چه کسی ، کافری ، مسلمانی
بمال و جاه چه نازی ، که شخص نمرودی
بخورد و خواب چه سازی که نفس حیوانی
تمیز نیک و بد از هم نکردنت سهل است
بلاست اینکه تو بد نیک و نیک بد دانی
درین جهان ز تو حیوان بجٰان خود مانده
که ره بسی است ز تو تا جهٰان انسانی
بغیر انسان هر چیز گویمت شادی
بغیر آدم هر چیز خوانمت آنی
چه جانور کنمت نام مانده‌ام حیران
بهیچ جانوری غیر خود نمیمانی
چه لازم است مدارا د گر به دشمن و دوست
کنون که گشت رضی کش
نه معشوقه ای سیاسی بودی 
نه پنجه در پنجه با سرطان 
نه با مین رفته بود
پاهایت 
نشسته بودی
در ایوانی سنتی 
گونه هایت گناه بود 
دست هایت گناه
چشم هایت گناه 
نمیتوانم در پارک های تهران آرام بگیرم 
دو نفر 
چند نفر 
چندین نفر 
یک دیگر را شکل مه و دره در آغوش کشیده اند
و ما سالهاست مرده ایم 
سالهاست
پشت پنجره ها
پشت سیم های رابط 
صداهایمان همدیگر را در آغوش می کشند 
بگذار لااقل فکر کنم
معشوقه ای سیاسی هستی 
سرطان هم داری 
و پاهایت با مین رفته اند. 
سلام دوستان عزیزم 
محبت رو از هم دریغ نکنید 
برای اولین تمرین: پاشید 
پاشو آقا که نوشته منو می‌خونی، پاشو عزیزم 
پاشو خانم خوشکله، پاشو خواهرم
 
و
خواهرها هم دیگر رو
و
برادرها هم دیگر رو 
در آغوش بگیرید.
 
+توی خیابون برید و هر فرد هم جنستون رو 
در آغوش بگیرید. 
هر فرد ۷ نفر رو.
 
بیایید داداشا تو بغلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
دوست عزیزم جواب سؤالت در متن زیر است
 توجه داشته باش در چند نقطه حساس خانم ها عشق همسرشان را محک میزنند و بر روی آن نمره می‌گزارند
یکی از آن لحظه ها
میزان در آغوش شما بودن است 
بدون اینکه شما میل جنسی داشته باشید
در واقع
برای خانم ها خیلی اهمیت دارد که شما چقدر و چه مدتی او را در آغوش میگیرید در حالی میل جنسی ندارید و فقط از روی دلتنگی و محبت وعشق او را در آغوش میگیرید،
تمام خانم ها این
آرام‌آرام فرو می‌ریزد و آهسته‌آهسته جذب جان می‌شود. به یکباره نیست، که به یکبارگی جان به هدر دادن است. عشق نخست به نرمی آغوش می‌گشاید، و آنگاه از آتش‌هاش گریزی نیست. عشق، آرام سوختن است.
نخست شعله‌ها نرم‌اند و گرم‌اند و پذیرا، و آنگاه توفناک. این توفناکی را گریزی نیست. آن فراق را گریزی نبود، این وصال را گریزی نیست. این هم‌آغوشی و در آغوش خموشی و ناله در جان زدن و به رضا اشک ریختن را گریزی نیست. 
از رفتن گریزی نیست. هیچ جا خانه‌ی روح نیست ج
و با آغوش باز برای سی و شش سالگی؛ سی و شش، با مجموعه‌ی دلپذیری از مقسوم علیه‌ها، در اوج انعطاف پذیری و تقارن: با واج آرایی شین در شش شش تا :) سالی پر از تجربه‌های جدید، اشک‌ها و لبخندهای تصویری، Terrible Two's، زبان جدید، زندگی جدید، دلتنگی، غرب، غربت، روزهای بی‌غروب... جشن تولد مردادی در پاییز، با سرما و باد و بوران، در جوار پتروس، زیر سایه عدالت، با کلی رقص دو نفره، با قلبی در آغوش، در تدارک کیک و شمع و تزیین، با امید فردایی غرق در صلح و دوستی :)
شفای درد بی درمانمان باش
صفای عزم سرگردانمان باش
خدا ای شوق بی پایان هستی
صدای نظم بر ایمانمان باش
 
همی در دل خدایی هست با عزت
همی حاصل چرایی نیست با محنت
که محنت های امریکاست شیطانی
همی شر خو مرامی هست با خفت
 
 
خداوند شفای هر درد است،از بزرگترین درد ها نا آگاهی و تحویل گرفتن شرایط از تحمیل و مکر است.خداوند در قرآن با همه سخن می گوید:هدایت از گمراهی مشخص شده.قد تبین الرشد من الغی فقد استمسک بالعروۀ الوثقی.....
نا آگاهی سبب شده برخی شیعه را مته
شفای درد بی درمانمان باش
       صفای عزم سرگردانمان باش
خدا ای شوق بی پایان هستی
      صدای نظم بر ایمانمان باش
 
همی در دل خدایی هست با عزت
      همی حاصل چرایی نیست با محنت
که محنت های امریکاست شیطانی
      همی شر خو مرامی هست با خفت
 
 
خداوند شفای هر درد است،از بزرگترین درد ها نا آگاهی و تحویل گرفتن شرایط از تحمیل و مکر است.خداوند در قرآن با همه سخن می گوید:هدایت از گمراهی مشخص شده.قد تبین الرشد من الغی فقد استمسک بالعروۀ الوثقی.....
نا آگاه
دانلود آهنگ عزیزم از وقتی رفتی خیلی مریضم اشک توی آغوش کی بریزم (علی سفلی)
Ahang azizam az vaghti rafti kheili marizam ashk toye aghoshe ki berizam az Ali Sofla
دانلود آهنگ عزیزم از وقتی رفتی خیلی مریضم اشک توی آغوش کی بریزم (علی سفلی)
عذابم نده که من این روزا خرابم♬!
یه قایق شکسته رو آبم♬!
تموم دنیا کرد جوابم♬!
دانلود آهنگ علی سفلی عذاب
عزیزم از وقتی رفتی خیلی مریضم♬!
اشک توی آغوش کی بریزم♬!
باید تو تنهاییم بسوزم♬!
عذابم نده که من این روزا خرابم♬!
یه قایق شکسته رو آبم♬!
تموم دنی
دانلود آهنگ کامران مولایی آغوش ویرونه
Download New Music Kamran Molaei – Aghooshe Viroone
پخش بزودی – دمو آهنگ اضافه شد
 
 
کامران مولایی آغوش ویرونه
 
آغوش ویرونه ی من امنیتی برات نداشتکابوس تلخ زندگی راهی جلوی پام نذاشتمن سست و بی تعادلم نشد بهم تکیه کنیباعث شدم افسرده شی تو خلوتت گریه کنیتاوان سادگیت شدم تجربه ای تلخ و غلطدنیای ما یکی نبود من معذرت می خوام ازتنساز نسوز به پای من سازش کنی باختی
دانلود از لینک بالا اختصاصی منتشر شد
اخذ سود 12% برای وام یک میلیونی که برای معیشت مردم پرداخت می شود شائبه های جدی "ربا" را در پی دارد. 
قرآن کریم: "ربا جنگ با خداست.
رسول خدا(ص): یا على ربا هفتاد جزء است آسان‌ترین جزءاش مانند آن است که کسى با مادر خودش در خانه کعبه عمل جنسى انجام دهد یا على یک درهم ربا از هفتاد زنا که شخص با محرم خود در بیت‌اللَّه الحرام (خانه کعبه) بجا آورد بزرگ‌تر است.(الخصال جلد 2 صفحه 705)
امام صادق علیه السلام: یک درهم ربا نزد خداوند سنگین‌تر است از هفتاد بار زنا ک
مختصری از زندگانى‌ حضرت‌ على‌ ( ع‌ )



حضرت‌على‌ ( ع‌ ) نخستین‌ فرزند خانواده‌ هاشمى‌ است‌
که‌ پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم‌اند . پدرش‌ ابوطالب‌ فرزند
عبدالمطلب‌ فرزند هاشم‌ بن‌ عبدمناف‌ است‌ و مادر او فاطمه‌ دختر اسد فرزند
هاشم‌ بن‌ عبدمناف‌ مى‌باشد . خاندان‌ هاشمى‌ از لحاخ‌ فضائل‌ اخلاقى‌ و
صفات‌ عالیه‌ انسانى‌ در قبیله‌ قریش‌ و این‌ طایفه‌ در طوایف‌ عرب‌ ،
زبانزد خاص‌ و عام‌ بوده‌است‌ . فتوت‌ ، مروت
کرده ام بند زنجیر توان شیون رابسته ام با لب خود روزنه گُلخن‌ رامژده مرغان گلستان که زچشم تَر مَنکرده ام کُلشن فردوس بَرین دامن راگفته ام نام دلش آهن وخوش می دانمکرده ام جُرم که تهمت زده ام آهن راتَن نرمش بُوَد آزرده ز دیبا و پَرندمُژه حور نیاید نخ پیراهن رارستگاری است نصیب دل مَسرور سکوتلازم است قطع زبان ناحیه سوسن رامی کشد هر نفسم دوست به نحوی که نَکُشتدشمنی با همه خصمی نُکُشَد دشمن رافتنه چشم تو صَد خرمن و تاب دل منخوشه خوار خوشه کجا حوصل
هاینریش بل در کتاب عقاید دلقک می گفت: خدانشناسان به  چه چیزی بیشتر از همه فکر می کنند؟ به خدا.
جواب این سوال خیلی برام جالب بود. 
مثل وقتی می ماند که برای فرار از چیزی دائم در حال کنکاش آن باشی که چطور از آن دور شوی، فرار کنی، اما درواقع با این غور کردن در آن بیشتر آن را در آغوش می گیری! تنگ تر در آغوش می گیری، تا جایی از جزیی از خودت می شود. قسمت دردناک زندگی ات.
بعضی حرف ها را نمی شود در فضای ترسناک مجازی زد. جفت جفت چشم خودخواه، با نیت های مختلف و
شده آیا که غمی ریشه به جانت بزند؟گره در روح و روانت به جهانت بزند؟شده در خواب ببینی که تو را قرض کند؟بروی وهْم شوی تا که تو را فرض کند؟شده در گوش تو گوید که تو را باز تو را...؟نشوم فاش کسی تا که شوم رازْ تو را...؟شده آغوش شود تا که هم آغوش شوی؟گره ات باز کند تا که تو خاموش شوی؟شده یک شب برود تا که روی در پی او؟که تو فرهاد شوی تا بشوی قصه او؟به همان حال بگویی که تو مجنون منیبه تو بیمار شدم تا که تو درمون منیشده دلتنگ شوی غم به جهانت برسد؟گره ات کور شو
تعیین جهت قبله
س۲۸. خواهشمندیم به سؤالات زیر پاسخ فرمایید:۱ .به استناد بعضی از کتاب های فقهی، گفته شده که معمولاً در روزهای هفتم خرداد و بیست و پنجم تیر(۱) آفتاب به طور عمودی بر کعبه می تابد. آیا در این هنگام، تشخیص جهت قبله با نصب شاخص در زمانی که صدای اذان مکه بلند می شود، امکان دارد؟ اگر جهت قبله در محراب مساجد با جهت سایه شاخص اختلاف داشت، کدام یک صحیح تر است؟۲  .آیا اعتماد بر قبله نما صحیح است؟
ج. اعتماد بر شاخص یا قبله نما در صورتی که موجب
بهترین عمل، آن است که مورد قبول خدا باشد. 
به دو نمونه توجه کنید: 
1. اگر آن کس که کار انجام مى‏دهد، ابراهیم و همکارش اسماعیل و محل کارش مسجدالحرام و نوع کارش ساختن کعبه باشد؛ امّا قبول نشود، ارزشى ندارد؛ لذا حضرت ابراهیم هنگام ساختن کعبه گفت: «ربّنا تقبّل منّا»(بقره، 127.)، خداوندا! این عمل را از ما قبول فرما. 
2. اگر نذر کننده مادر مریم و مورد نذر، فرزندى باشد که سالها انتظارش را داشته و فرزندش را وقف مسجد کند، باز هم باید به فکر قبولى آن باشد، ه
 
 
در آغوش خوشبختی : سید مصطفی رضوی حائری، نشر لاهوتیان
معرفی:
خورشید روح انسان محبت است.عاشق باید همیشه در جنب و جوش باشد زیرا که می خواهد رضایت معشوق را داشته باشد.تفاوت خود، نشانه ی کشش است، نه نشانه ای از ناپسند بودن.
بریده کتاب:
مهربانی های کوچک را فراموش نکن و تقصیرات کوچک را به یاد نداشته باش.زن و شوهر در تمام مراحل زندگی اعم از غم و شادی، باید یار و مدد کار یکدیگر باشند و با تمام وجود در جهت و رضای محبت الهی با یکدیگر مهربان باشند زیرا ک
نیمه شب در پاکت می نویسم:
زندگی جاریست و این روزها و شب ها در حال گذر است ...
روزهایی پر از سختی و شب هایی پر از افکار خاکستری و یواشکی ...
پر از سکوت هایی که در آن غریزه به وضوح شیون می کند، چنگ می زند
و خواهان یک آغوش همیشگی ست ...
بارها و سینوس وار به تصمیماتی می رسم،
که هیچ تناسبی میان اصل و اساس شان نیست که نیست ...
ساعت 13:13 برنامه ریزی و دویدن ...
و ساعت 02:25 بامداد هم، ... فقط ناامیدی و هیچ ...
به قول بیدل (باکمی دستکاری): از فرط ناامیدی بسیار گریه کردیم،
گاهی با معشوق‌مان بازی می‌کنیم. فرو می‌رویم در نقشی که نیستیم: یک حسودِ بی‌بخشش. یک غیرتیِ بی‌تحمل. یک حسابگرِ مو از ماست بیرون کشنده. یک معشوقه‌ی هرجایی. یک بی‌عاطفه‌ی بی‌تفاوت. یک دیوانه‌ی زنجیری حتی. بازی می‌کنیم تا بازی که تمام شد، سخت‌تر و محکم‌تر در آغوش بکشیمش. که زندگی یکنواخت نشود. که لذتِ با هم بودن‌مان گونه‌گون و مستدام باشد. اما یک لحظه هست - و فقط یک لحظه طول می‌کشد - که باید بازی را تمام کنیم. باید دوباره خودمان شویم. بای
۲۰. قفل کردن پا برای مقابله با “‌آغوش خرس‌”
وقتی فرد مهاجم شما را از پشت بگیرد و سعی کند به سمت بالا بکشد (آغوش خرس)، بالاترین اولویت این است که باید از حمل شدن یا واژگون شدن توسط دشمن جلوگیری کنید. به محض این‌که توسط دشمن از زمین بلند شوید، باید یک پای‌تان را از سمت خارج، دور پای فرد مهاجم حلقه کنید، و سپس پای‌تان را بین پاهای‌اش قرار دهید و زانوی حریف را قفل کنید. این کار باعث می‌شود دشمن نتواند بیش از این شما را از زمین بلند کند، یا بخواه
شب بیست وپنجم: شب دحو الارض است، یعنى پهن شدن زمین از زیر کعبه به روى آب، و از شبهاى بسیار شریف است که رحمت خدا در آن نازل میشود، و قیام به عبادت د رآن اجر بسیار دارد، و از حسن بن على وشّاء روایت شده که گفته: من کودک بودم که با پدرم در شب بیست وپنجم ماه ذو القعده، در خدمت حضرت رضا علیه السّلام شام خوردیم، حضرت فرمود امشب حضرت ابراهیم و حضرت عیسى علیهما السلام متولّد شده اند، و زمین از زیر کعبه پهن شده، پس هرکه روزش را روزه بدارد، چنان است که شصت م
مرا صدا بزن، فرزندم. منم پدرت. بیا و لحظه ای در کنار این فرسوده، اوقاتی را طی کن. بیا و لختی در آغوش پدرت، محبت را تصور کن. ناراحت نباش نمی خواهم هم سان پدران نصیحتت کنم اما در جیبم شکلات های خوشمزه ای دارم. می خواهم بگویم چقدر دوستت دارم. بیا، فرزندم. نمی خواهم بخاطر اشتباهاتت تنبیه ات کنم. می خواهم با همدیگر درستشون کنیم. می خواهی از این روزها برایت بگویم؟! مادرت را یافته ام، همدیگر را دوست داریم. از او دور هستم ولی او از من مراقبت می کند و می گو
 

کد
332

نام طرح
آیه وان یکاد با پس زمینه کعبه و مدینه

ابعاد فرش
100 در 60 سانتیمتر

ابعاد با قاب
140 در 100 سانتی متر

رج شمار تقریبی
48

 
کسب اطلاعات بیشتر و خرید آنلاین :
https://arazfarsh.com/product/%d8%aa%d8%a7%d8%a8%d9%84%d9%88-%d9%81%d8%b1%d8%b4-%d9%88%d8%a7%d9%86-%db%8c%da%a9%d8%a7%d8%af-%da%a9%d8%b9%d8%a8%d9%87-%d9%88-%d9%85%d8%af%db%8c%d9%86%d9%87-332
خرید و فروش فیش حج چهارمحال و بختیاری
 
نمایندگی دفتر ایران حج با بیش از ۷ سال سابقه 
 
در استان چهارمحال و بختیاری فعالانه آماده ی خدمتگزاری در
امر خرید و فروش فیش حج با مناسبترین قیمت می باشد.
نمایندگی های ایران حج در استان چهارمحال و بختیاری:
شهرکرد، بروجن، لردگان، فارسان، اردل، کوهرنگ، کیار، بن، سامان، خانمیرزا
خریدار فیش حج تمتع و عمره بانک ملی و بانک ملت با بالاترین قیمت
فروش فیش حج عمره و تمتع با مناسبترین قیمت
لطفا جهت خرید و فروش فی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها