نتایج جستجو برای عبارت :

درعشق ولایت

ولایت امیر المومنین علیه السلام ولایت خداست
شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است:
۳- حدثنا الحسین بن أحمد بن إدریس رحمه الله، قال: حدثنا أبی، قال: حدثنا إبراهیم بن هاشم، عن محمد بن سنان، قال: حدثنا أبو الجارود زیاد بن المنذر، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال: قال رسول الله (صلى الله علیه وآله): ولایة علی بن أبی طالب ولایة الله، وحبه عبادة الله، واتباعه فریضة الله، وأولیائه أولیاء الله، وأعداؤه أعداء الله، وحربه حرب الله، وسلمه سلم الله عز
درعشق غمی نهفتههردمدرغم شرری نهفتههر دمدرهرشرری نهفتهغم هماین عشق عجب حکایتی شدما را به غم تو مبتلا کردآنجا به غم تو آشنا کردبارنج فراق غم بپا کردباشعر زغم ترانه ها کردخندید به حال زارم آخرمجنون  وبه عشق مبتلا کرداز جام وفا مرا صفا داداز درد به جام ما بلا دادیکدم زعنایتی شبانهسجاده ای از من ودعا دادمن شاکر لطف حی سبحانمن خادم درگه توسلطانمن عاشق  یارم ازدل وجانجانا بکن استجابتی نوعاشق شدم وحکایتی نودرجام من ازوفا بلا ریزدرباده ما  می  ص
ماه رجب باجلوه خوب عبادت میرسد/اینک نسیم رحمتی بهر عنایت میرسد/ازسوی ایزد مغفرت بهرمسلمان آمده/درعشق بازی با خدا گنج سعادت میرسد/قرآن و عترت در رجب مونس برای شیعیان/دارالشفای بندگی ماه ولایت میرسد/ماهی که استغفار را تعلیم داده بربشر/درگلشن دلدادگی صدهابشارت میرسد/اندررجب پروازکن بابندگی سوی خدا/بر شیعیان لطف ورضا هم ازامامت میرسد/ماه طلوع بندگی بازمزم اخلاصها/نابودی شیطان دون با این شجاعت میرسد/سرفصل یک آمادگی برمهدی وروزفرج/بهرظهور حض
دردلم عشق ولایت دیده راتر میکند/آسمان بندگی راهم مسخرمیکند/نردبان وصل ایزد این ولای اهل بیت/محفل بانام اورا هم معطر میکند/دردفاع از ولایت ماهمه عمار او/یادمان فاطمی را عشق کوثر میکند/کربلاهرلحظه آن در ولایت محوری است/دررهش شش ماهه ای راباز پرپرمیکند/بهرایران یک خمینی داده است آماده باش/نقشه های دشمنان راشیعه ابترمیکند/راه اوراهرشهیدی میرودبهرخدا/جانفشانی خون خودرا بهررهبر میکند/گریه ازشوق وصالش حس وحال مومنین/گام دوم آسمان را پر ز اختر
وصایت امیر المومنین علیه السلام آخرین واجب الهی
ثقة الاسلام کلینی رضوان الله علیه روایت کرده است:
قال عمر بن أذینة: قالوا جمیعا غیر أبی الجارود - وقال أبو جعفر علیه السلام: وكانت الفریضة تنزل بعد الفریضة الأخرى وكانت الولایة آخر الفرائض، فأنزل الله عز وجل " الیوم أكملت لكم دینكم وأتممت علیكم نعمتی " قال أبو جعفر علیه السلام: یقول الله عز وجل: لا انزل علیكم بعد هذه فریضة، قد أكملت لكم الفرائض.
امام باقر علیه السلام فرمودند: واجبات یكى از پس دی
بطلان عبادات مخالفین به سبب انکار ولایت امیر المومنین علیه السلام
سید نعمة الله جزائری رضوان الله علیه از علمای بزرگ شیعه روایت کرده است:
 و عَنْهُ علیه السلام قَالَ مَرَّ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ بِرَجُلٍ رَافِعٍ یَدَهُ إِلَى السَّمَاءِ یَدْعُو فَانْطَلَقَ مُوسَى فِی حَاجَتِهِ فَغَابَ عَنْهُ سَبْعَةَ أَیَّامٍ ثُمَّ رَحَلَ إِلَیْهِ وَ هُوَ رَافِعٌ یَدَیْهِ یَدْعُو وَ یَتَضَرَّعُ وَ یَسْأَلُ حَاجَتَهُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ یَا
یک:
بیرون کردن من از جهان به سادگی ممکن نیست ...
مگر آن که قبل آن ... برای حیات رقیب ...آفریده باشی!
دو:
کلی مرگ توی دستات بود و من نبودم!
از حسادت مردم!
تا بدانی بین " دستات" یعنی چه؟
سه:
پیر ...مردم!
وقتی که عشقم نمی رسید!
بین عشق ها ...عشق من ... کال بود!
چهار:
اگر ماه را نمی نوشیدم!ماه عاقبت نداشت!
بین چاه های فاضلاب و من ... کدام بهتر بود؟!
پنج:
مرگ من از اشک تو ...به بعد اتفاق می افتاد ...!
یک عمر سعی کردم تورا بخندانم ... لیلی !
شش:
مزار شش گوشه ات ات را کسی ندانست
هو الجمیل
عبور مجنون از صف نمازگزاران
 
در جماعت عده‌ای رو به خدا
درصف استاده ولی دلها جدا
جسم ها چون دانه ی تسبیح جفت
لیک هر یک دل بجایی داده مفت
شیخ درحمد و ثنای ایزدی
فکر فرزند و عیال و نان بدی
دل  پریشان، جیب ها خالی ز زر
کی رسد یارب گشایش کی خبر
وعده خود میداد آری وارهی
حمد حق می بود و از معنا تهی
جمله مامومان پریشان تر از او
هر یکی حیرانی رازی مگو
قلب ها شان خواب اما در نماز
نه فرودی میبردشان نه فراز
ظاهرا در ذکر و تسبیح الاه
فکر اما کار د
دریافت
لطفا روی دریافت کلیک کنید تا من برگردم!
یک:
بیداری مرا لطفا خواب فرض کن ...
تا ندانم که درد خیانت یعنی چه؟!
دو:
اگر مرا کشته ای چرا هنوز...
وقت راه رفتن ات روی زمین ...
                                        با خدا قهرم؟!
سه:
احتمال حسادت خورشید به من 100 درصد است ...
چون من زیر نورماه شب ها هم عبادت می کنم ...
چهار:
بیرون ام کن از مزار برف با مشت و لگد ...
بهار نیستی اگر صد دسته گل به آب ندهی ...
پنج:
رهایم کن!
به التماس من برای زندانی شدن ...توجه کن ...
یک:
فراق درد ندارد ...هزار پا دارد ...
که هرکجا که می روی ... پاش هم با تو ست !
دو:
میان دو چشم ات خیال های من خوابیده ....
بیدار نمی شوند ...چون دست های خدا درکار است!
سه:
ویران کرده ای کلبه آرزوهای من و رفته ای ...
بولدوزر!
به کسری از ثانیه هم می توان ساخت ...
آسمانخراش هاش!
چهار:
به مرگ من که مطمئن شدی ...رفتی و دنبال دیگری ...
سوختی و برگشتی و به مرگ من قسم ... : که هیچ کس مثل من نبود!
پنج:
آه ...توی فنجان قهوه ات نبودم ...
که با تلخی شیرین توی گلویت صفا کنم ....
انقدر بد
یک:
سلام به عشقی که نشانی از آن نمانده است ...
خداحافظی به اینده ای ست که ...می تواند درخشان باشد!
دو:
فریب می دهند دو چشمت مرا به بیداری ...
نیمه باز خیالم است ...درکمین من اند!...
سه:
بزرگ شو!کودک قلبم برای عشق ورزیدن!...
عشق قلبی بزرگ می خواهد ...می دانی؟!
چهار:
فدایت می رفتم و تو باورم نمی کردی...
به شکل روح دنبال دستهای تو بودم ... تا آخر عشق!
 
پنج:
سئوال من از تو بی معرفت فقط این است:
شعور شروع نداشتی؟ پس پایان چی؟!!!
شش:
مزار شش گوشه ات به عشق مهدی(ع)...
سبز در
یک:
دویدم و دیگر پشت سربرای من ...مهم نبود!
انقدر که سنگینی کوله ی خاطراتم " هیچ " بود!
دو:
درمملکت شغل تو ... با سمت عاشقی ...
کارمند روزی خور رده پائین تر از من ... خودمم!
سه:
وصلم کن با سیم مویت به پای تخت ...
درپایتخت عاشقی ...مدل عشق همین است!
چهار:
می ریزند دو دستت سرنوشتم را توی چشمم ...
اری ...آری ...بلدند بالب بسته که بگویند ...اشارات!
پنج:
بریده اند ماه را ازآسمان ...معلوم نیست کجاست؟
حتما دنیای دیگری هست که " ماه" نیاز دارد!
شش:
مزار شش گوشه ات را قلب من گوا
یک:
فروشنده ی سیب توی خواب من !...
گفت:
نخور!می فرستندت ...بیداری!
دو:
کلوچه های داغ و فنجان چای انگلیسی ...
من انتخاب مب کنم ...
کمر باریک ناصرالدین شاهی ...چای لاهیجان!
سه:
قدیم ...
دوستم داشتی ...
میان جمله های کوتاه ...
امیدم می دادی به عشق!
جدید...
هی حرف می زنی ...هی حرف می زنی ...
مردم.
کو؟
جمله ای درباره ی عشق!
چهار:
دستت را بریده ام و پسبانده ام ...به مغز سپیدم!...
نوازش و داشتن و دست ...
همه با هم ... توی شادی من ... دست دارند!
پنج:
به زور وادارم کرده ای به خداحافظی .
قصه ی عشق در قرآن
خداوند برای بهسازی و بازیابی  درک مردم و تقویت قوَه ی بالغ فکری بشر جهت تکامل از  ابزار قصه  در آموزه هایش استفاده کرده است که همه ی این قصه های حکمت آموز سربازان خدا محسوب شده و دارای رویکرد  مبانی تربیتی بسیار بالایی است
آیه 62 آل عمران:  إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
این همان سرگذشتِ واقعی (مسیح) است.  و هیچ معبودی، جز خداوند یگانه نی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها